سفارش تبلیغ
صبا ویژن

حجت قاسم خانی

اگر انسان بخواهد به‌طور کامل مطیع خداوند باشد و در همه رفتارهایش او را اطاعت کند و اگر بخواهد در نماز حضور قلب و خضوع داشته باشد و از وقتی الله‌اکبر نماز را می‌گوید، جز یاد و ذکر خدا به‌ ذهنش راه نیابد، باید بتواند ذهنش را مهار کند.

وقتی انسان مالک ذهن خود نباشد و بر آن کنترلی نداشته باشد، ادراکات و خاطرات پیشین در فرصت‌های خاص، به‌ویژه هنگام نماز که از سرگرمی‌های دیگر فارغ است، در ذهن انسان جولان می‌دهند. بی‌سبب نیست که گاهی آنچه انسان فراموش کرده بود و پیش از نماز به یاد نمی‌آورد، در نماز به یادش می‌آید.

در نماز به دلیل سرگرم نبودن انسان به کارهای روزمره، ذهن فرصت می‌یابد که به محفوظات خود بپردازد و بسیاری از امور فراموش‌شده را به یاد آورد. هم‌چنین کسی که بر ذهن خودکنترلی ندارد، هنگام مطالعه متمرکز نیست و به امور بیگانه بامطالعه توجه می‌کند. درنتیجه از آن مطالعه نتیجه‌ای به دست نمی‌آورد.

انسان هنگامی می‌تواند بر ذهن خود تسلط یابد که در تصمیم خود سست اراده نباشد و جدیت ورزد. گاهی اوقات انسان‌دوست دارد کاری را انجام دهد، اما آن را به‌تاخیر می‌اندازد. برای مثال، نیمه‌شب برای نماز بیدار می‌شود، اما با خود می‌گوید: می‌خوابم و چند دقیقه دیگر بیدار می‌شوم و نماز شب می‌خوانم. بارها بیدار می‌شود و می‌خوابد و نماز شب را به‌تاخیر می‌اندازد تا سرانجام زمانی از خواب برمی‌خیزد که زمان خواندن نماز شب گذشته و چه‌بسا نماز صبحش نیز قضا شده است. این مسامحه و به‌تاخیر انداختن کار، ازآن‌روست که انسان مالک اراده خود نیست و در تصمیم و اراده‌اش جدیت به خرج نمی‌دهد.

«اگر انسان بخواهد مالک اراده خود باشد، باید مالک ذهن خویش باشد. آدمی وقتی می‌تواند بر ذهنش چیره شود که چشم و گوش خود را مهار کند؛ و آسان‌ترین و عمومی‌ترین راه برای کنترل ذهن و یافتن حضور قلب و تمرکز فکر در نماز و عبادت، مهار چشم و گوش است.»[1]

امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام درباره اوصاف متقین می‌فرمایند: «غَضُّوا أَبْصَارَهُمْ‏ عَمَّا حَرَّمَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ وَ وَقَفُوا أَسْمَاعَهُمْ عَلَى الْعِلْمِ النَّافِع‏ لَهُم»، [2]؛ «ازآنچه خداوند حرام کرده، دیده بر هم می‌نهند و گوش‌های خود را برای شنیدن علم سودمند می‌گشایند.»

درواقع اگر انسان هر عکس، فیلم و یا منظره‌ای را ببیند و یا به هر صدایی و سخنی گوش بدهد و از آن‌طرف توقع داشته باشد که حضور قلب در نماز داشته باشد، این امر، یک توقع بی‌جا و بی‌موردی است. چون این شخص، مقدمات حضور قلب که همان حفظ چشم و گوش از امور حرام بود را، فراهم نکرده است و لذا نباید انتظار حضور قلب در نماز را هم داشته باشد.

بنابراین هنگامی‌که انسان چشم و گوش خود را کنترل کند، بر ذهن خود چیره می‌شود و خالصانه و صادقانه و با حضور قلب، خدا را عبادت می‌کند؛ اما اگر چشم و گوش انسان یله و رها باشد و به هر چه خواست، بنگرد و به هر چه خواست، اعم از موسیقی حرام، غیبت و تهمت و دیگر سخنان حرام، گوش کند، نه بر ذهن خویش چیره خواهد شد و نه مالک اراده و تصمیم خود خواهد بود و درنتیجه، هنگام عبادت  و نماز، فکرش آشفته می‌شود و حضور قلب و خضوع نخواهد داشت.

------------------------------

پی‌نوشت:

[1]. محمدتقی مصباح، سیمای سرافرازان، ص 260-261
[2]. نهج‌البلاغه، صبحی صالح، خطبه متقین، ص303

منبع:سایت رهروان ولایت ـ http://www.jonbeshnet.ir

 

 

 

 


[ دوشنبه 93/9/10 ] [ 12:0 عصر ] [ حجت قاسم خانی ]
درباره وبلاگ
لینک دوستان
چه انتظار عجیبی !!! تو در میان منتظران هم عزیز من چه غریبی عجیب تر آنکه چه آسان نبودنت شده عادت چه بی خیال نشستیم نه کوششی نه وفایی فقط نشسته و گفتیم خدا کند که بیایی
موضوعات وب
امکانات وب
بازدید امروز: 144
بازدید دیروز: 10
کل بازدیدها: 128458